یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ اند از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد. (سید شهیدان اهل قلم)
قلم به دست گرفته ام تا بنویسیم، از حق و حقیقت، شاید به مذاق تلخ بیاید اما سیاه نمایی نمیکنم، مینویسم از آنچه فکر میکنم باید بنویسم، از هر آنچه که دیگران نمی نویسند و یا از بیان آن ابا دارند، مهم نیست که در چشم خلق چگونه دیده شوی، مهم محبوب خالق بودن است. آمده ام تا جزئی از فلقی باشم که پیش از طلوع خورشید عدالت بر پهنه آسمان نشسته است.
دیر یا زود ظهور اتفاق خواهد افتاد، مهم این است که تو در آن چه نقشی داشته باشی و از آن مهمتر این است که بدانی تا حسین نیست مسلم فرمانده کل قواست..

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای گمنام» ثبت شده است

تشیع دو شهید گمنام از میدان سپاه کرج به مقصد دانشگاه تربیت معلم از ساعات اولیه صبح آغاز و تا ظهر روز شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع) به طول انجامید.

وارد دانشگاه که شدیم انقدر بالا رفتیم تا دیگه به ته دانشگاه و ناکجا آبادش رسیدیم. کنار مسجد دانشگاه بود ولی... جایی که فکر نمیکنم گذر کسی به اونجا بیفتد الا اهلش که اگر نظر مسئولان این بود هرگز نباید در دانشگاه دفنشان میکردند چرا که اهلش هر کجا باشد دنبالش میرود.
بعد از تلاوت قرآن حاج صالح اطهری فرد نوبت به سخنرانی خانوم رئیس دانشگاه رسید...
من داشتم گریه میکردم و اطرافیانم خنده.
دوستان گفتند دیوانه به چی گریه میکنی؟ گفتم به غربت این شهدا...
گاهی وقتا چقدر ما بیمعرفت میشیم.

خانوم رئیس مثلا دارن سخن میرانند:
امروز دو دانشجو به لیست دانشجویان دانشگاه خوارزمی که شعبه تهران است اضافه شد.
از زبان شهدا میگوید: ما امروز در سایت دانشگاه ثبت نام و انتخاب واحد کردیم. به مادرانمان که آرزوی ادامه تحصیلمان را داشتند بگویید ما در این دانشگاه ادامه تحصیل میدهیم. لطفا کلید خابگاهمان را بدهید...
حالا ملت با چشمان پر از اشک نظاره گر تدفین شهدا هستند و حاج آقا رزاقی منتظره تلقین بخونه.
بعضی وقتا ما میخواهیم ارتباط با نسل جوان بگیریم اما بدبختانه بلد نیستیم و به شهدا توهین میکنیم.
چی میشد اگر میگفت:
امروز یک رشته جدید به رشته های دانشگاه اضافه شد. رشته عاشقی.
و دو استاد برای تعلیم دانشجویانمان به دانشگاه دعوت شدند تا درس عاشقی به جوانانمان بدهند.
بخدا خودشون ناراضی اند از اینکه به اینجا آمدند. آرزو میکردند که کاش در بیابان ها مانده بودند و اوضاع امروزمان را اینچنین نمیدیدند.کاش صاحب نفسی پیدا میشد و میگفت.
خدا کند بچه های با معرفت این دانشگاه که چله زیارت عاشورا گرفته بودند برای این مهمانی قدر شهدا را بدانند و حرمتشان را حفظ کنند.
دیروز یکی از رفقای طلبه میگفت چند سال پیش در جایی شهدای گمنام در پارکی دفن شدند و بچه ها الان روی مزارشان سرسره بازی میکنند!!!
گفتنی ها زیاد است اما کو گوش شنوا!؟

"ادامه عکس ها در ادامه مطلب"

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۷:۱۱
عبد الحسین(ع)