یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ اند از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد. (سید شهیدان اهل قلم)
قلم به دست گرفته ام تا بنویسیم، از حق و حقیقت، شاید به مذاق تلخ بیاید اما سیاه نمایی نمیکنم، مینویسم از آنچه فکر میکنم باید بنویسم، از هر آنچه که دیگران نمی نویسند و یا از بیان آن ابا دارند، مهم نیست که در چشم خلق چگونه دیده شوی، مهم محبوب خالق بودن است. آمده ام تا جزئی از فلقی باشم که پیش از طلوع خورشید عدالت بر پهنه آسمان نشسته است.
دیر یا زود ظهور اتفاق خواهد افتاد، مهم این است که تو در آن چه نقشی داشته باشی و از آن مهمتر این است که بدانی تا حسین نیست مسلم فرمانده کل قواست..

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

سعید جلیلی

خیلی وقت بود که در انتظار مردی از تبار همت و زین الدین و باکری ها بودیم و در این انتظار سختی های بسیاری را متحمل شدیم و کم زخم زبان نشنیدیم، عده ای با گفتمان دیدید دیدید و عده ای هم با گفتمان بگم بگم در صدد ریشه کن کردن آرمانها، اما گفتمان ناب انقلاب اسلامی امروز با پرچم داری دکتر سعید جلیلی با محوریت مقاومت و عدالت تنها گفتمانی ست که صد در صد منطبق با اصول و مبانی نظام مقدس جمهوری اسلامی و در راستای منویات مقام معظم رهبری و آرمان های امام و شهدا ست و ما بنا به تکلیف شرعی و عقلی خود به کاندید اصلح رای خواهیم داد و نه حتی صالح مقبول. اگر تنها شعارها را بررسی کنید خود قادر به تمییز اصلح از غیر اصلح خواهید بود و صحنه واقعا روشن است البته برای اهل حق. سعید جلیلی تنها آمد، نه به باندهای قدرت متصل است و نه به باندهای ثروت، برای یاری اسلام آمده و آباد کردن همزمان دنیا و آخرت مردم ، خدا را دارد و از هیچ ملامتی نمی هراسد.

بنده به عنوان یک جوان انقلابی حمایت خود از کاندید اصلح ریاست جمهوری دکتر سعید جلیلی اعلام کرده و با تمام توان برای ایشان و گفتمان نابشان رای خواهم ساخت، به امید احیای تفکر ناب انقلاب اسلامی و گفتمان ارزشمند سوم تیر.

برای کسب اطلاع بیشر از سوابق و خصوصیات دکتر جلیلی به وبسایت "ستاد مردمی حیات طیبه" به آدرس http://www.drjalily.com و گروه حیات طیبه در شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم به آدرس http://www.afsaran.ir/group/530 مراجعه نمایید.

۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۴۳
عبد الحسین(ع)

احمدی نژاد و مشایی

 

   این روز ها شاهد ادبیاتی تکراری و سخنانی غیرقابل قبول از سوی آقای رئیس جمهور هستیم که البته پیش از این در آخرین روزهای دولت اصلاحات هم به گوش میرسید، که ما میخواهیم کارکنیم و یا میخواستیم کار کنیم اما دست و پایمان را بستند و گفتند به مردم خدمت نکنید، مشکل مردم را حل نکنید و خلاصه اینکه نمیگذارند کار کنیم. ایشان هرکجا که مجالی یافتند از تهدیدات پشت پرده و  اشخاص مجهول الهویتی سخن به میان میاورند و مدعی میشوند که چوب لای چرخ خدمت رسانی دولت میگذارند.

این شیوه و سنت غیرمنطقی به ارث رسیده از دولت های قبل که ناکامی در حل مشکلات را به گردن دیگری بیاندازیم ، راحت ترین راه برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت اداره کشور است، اما اینکه این نسبت را به افراد به اصطلاح غیر قابل رویت و فرضی و خیالی بدهیم و انتظار داشته باشیم مردم هم باورکنند، ساده انگاری و کاملا غیر منطقی است.

نمونه هایی از این سخنان رئیس جمهور که در روزهای آخر دولت شدت گرفته را مطرح میکنیم. رئیس جمهور در مراسم تجلیل از بازنشستگان نمونه کشوری، گفته اند: "آمده‌اند و روی ارز، جنگ اقتصادی درست کرده‌اند و قیمت‌ها را به‌طور مصنوعی بالا می‌برند. اگر اکنون فرد یا باند یا دسته‌ای قیمتی روی ارز بگذارد و پولی ببرد به او کاری ندارند، اما به محض اینکه دولت بگوید ما می‌خواهیم مقداری پول در دست مردم بگذاریم می‌گویند اقتصاد به هم می‌خورد. اینها مباحثی است که بالاخره باید روزی مطرح شود و مطرح نیز خواهد شد."

البته منظور از "میخواهیم مقدار پولی در دست مردم بگذاریم" اشاره به نظریه یارانه 250 هزار تومانی است که آقای رئیس به مردم وعده میدهند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و حتی نزدیکان دولت و نمایندگان مجلس باید در ازای گذاشتن 250هزار تومن یارانه در جیب مردم، 700هزار تومن از جیب دیگرشان برداریم و برای مثال نرخ بنزین به 3هزار تومن افزایش پیدا خواهدکرد و نرخ تورم دیگر قابل محاسبه نخواهد بود. بهتر است با مردم روراست باشیم و ماجرا را با همه ابعادش به مردم توضیح دهیم نه اینکه به وعده های خوش رنگ و لعاب دل خوششان کنیم. 

همچنین در سفر اخیر هیات دولت به خوزستان هم آقای احمدی‌نژاد مثال عجیبی زده و گفتند: "دست ما را بسته‌اند، انداخته‌اند توی حوض و می‌گویند کشور را از این وضعیت بیرون بیار ما می‌گوییم بسیار خب و چشم با کمک ملت بیرون می‌آوریم ولی از یک طرف دیگر می‌آیند وزنه به پایمان می‌بندند و ما می‌گوییم با کمک مردم از این وضعیت بیرون می‌آییم ولی از یک طرف دیگر نیز می‌آیند یک دستشان را بر روی سر ما می‌گذارند و سرمان را زیر آب می‌کنند و فشار می‌آورند. یک خورده انصاف داشته باشید اجازه بدهید کار کنیم تا اقتصاد کشور نجات پیدا کند."

عده ای به من می گویند" اگر رویت را زیاد کنی پدرت را در می آوریم"،  در حالی که ما تا پای جان در خدمت عدالت، انقلاب، امامت و ولایت هستیم و هزاران احمدی‌ نژاد فدای یک قطره عدالت و یک موی سر مردم ایران. وی با بیان اینکه برخی افراد می گویند "با شما برخورد می کنیم" خطاب به آنان گفت: شما عددی نیستید در برابر ملت که بخواهید برخورد کنید و ملت ایران هیچگاه در برابر ابرقدرت ‌ها جا نزد و توی دهن آنها زد و باز هم این کار را می‌ کند، شما که کسی نیستید، شما هر کدامتان هر گوشه‌ ای از پرونده ‌تان را بالا بزنیم دیگر جایی در بین ملت ایران نخواهید داشت. احمدی نژاد همچنین خطاب به دشمنان اظهار کرد: شما هر کاری در برابر ملت ایران کردید شکست خوردید، شما و دنباله‌ های فاسدتان در داخل کشور نمی ‌توانید جلوی حرکت ملت ایران را بگیرید.

 

این اظهارات در حالی به گوش میرسد که همواره مقام معظم رهبری بر حل مشکلات مردم توسط مسئولین اصرار کرده و آقایان را به پرهیز از محول کردن مسئولیت مشکلات به دیگری سفارش کردند.

 

در همین زمینه، رهبر انقلاب در دیدار شهریور 91 با هیات دولت، صراحتا تاکید کردند: "... تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند. بالاخره حوزه‌‌هاى مسئولیت، مشخص است؛ یکى باید قانون بگذارد، یکى باید اجرا کند، یکى سیاستها را تنظیم کند، یکى عملیاتى کند. همه باید با هم هماهنگ عمل کنند."

همانطور که مقام معظم رهبری به این مسئله اشاره کردند که قانون تکلیف همه را مشخص کرده است دیگر جای ابهام باقی نمیماند و مردم به راحتی میتوانند درباره عملکرد هریک از مسئولین قضاوت کنند و مطمئنا تحت تاثیر چنین سخنانی قرار نخواهند گرفت. درباره این اظهارات رئیس جمهور که " شما هر کدامتان هر گوشه‌ ای از پرونده ‌تان را بالا بزنیم دیگر جایی در بین ملت ایران نخواهید داشت" باید اضافه کنیم که پرونده کسی را بالا زدن وظیفه دولت نبوده و نیست و بهتر است اگر ایشان مدرکی علیه کسی دارند توسط مراجع قانونی پیگیری کنند تا همانند ماجرای اخیر مجلس موجبات ریختن آبروی نظام و دادن بهانه دست دشمنان انقلاب و آزردگی مردم و رهبری عزیز را فراهم نکنند.

در تازه ترین واکنش ها نسبت به سخنان رئیس جمهور، سرلشکر سید حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ضمن غیر قابل قبول دانستن جوسازی های رئیس جمهور در سفر به استان خوزستان گفت: "آرمان نظام جمهوری اسلامی ایران عدالت و حمایت از محرومیت است. هرکس رئیس جمهور میشود همین آرمان را باید دنبال کند." فیروزآبادی افزود: "جوسازی مقام محترم رئیس جمهور آقای احمدی نژاد غیر قابل قبول و مایه تشویش اذهان عمومی است. امیدواریم رئیس جمهور به این سخنان پایان دهد."

بهتر است دولت در روزهای پایانی بیشتر به فکر حل مشکلات مردم بوده و چاره ای برای گرانی های آزار دهنده و مشکلات اقصادی کشور بیاندیشد، تا اینکه منابع بیت المال را صرف هزینه های تشریفاتی امثال جشن ورزشگاه آزادی ، سفرهای تبلیغاتی بهاری و میتینگ های انتخاباتی کند.

 

 

 

 

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۲۵
عبد الحسین(ع)

عوام و خواص

مسئله اخلاق یکی از مهمترین وجه تمایزهای جامعه اسلامی با دیگر جوامع است و در همه عرصه ها یکی از ضروریات بشمار می آید و همواره مورد تاکید بزرگان دین و معصومین بوده است و همانطور که میدانیم حضرت رسول اکرم(ص) دلیل بعثت خود را تبیین چهارچوب های اخلاقی دانسته و فرموده اند: "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" ضمن اینکه این مسئله نتنها مورد تاکید اسلام، بلکه سفارش شده در تمامی ادیان الهی ست. سیاست هم مانند دیگر عرصه ها باید در حریم های اخلاقی مورد تاکید اسلام اداره شده و سیاست مداران جامعه اسلامی به اخلاق اسلامی آراسته باشند. همانطور که مرحوم آیت الله مدرس فرمودند، سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست، در حقیقت دیانت ما سبب حفظ و صیانت از سیاست ماست تا از وسیله ای برای خدمت به خلق و اجرای حدودالهی به سیاسی کاری و جنگ قدرت بدل نشود. حضرت امیرالمومنین علی(ع) حکومت و سیاست بدون دیانت را از بند کفش کهنه‌‌‌‌‌ى وصله‌‌‌‌‌زده‌‌‌‌‌ى خود بى‌‌‌‌‌ارزشتر میداند.

اما قبل از اینکه به تبیین مسئله اخلاق در سیاست و خصوصا انتخابات بپردازیم لازم است تا با دیدی کلان به تعریفی از جامعه پرداخته و ابتدا جامعه آماری مورد بررسی را بشناسیم تا اول جایگاه خود در این جامعه را یافته و نسبت به اصلاح و تذکر اول خود و بعد دیگران و در نهایت انتخاب اصلح منجر شود.

به طور کلی مردم جامعه را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، دسته اول آنهایی هستند که صاحب فکر و اندیشه اند، برای هر عملی که انجام میدهند دلیل قابل قبولی دارند و هرگز پیروی کورکورانه از شخص و یا جریانی نمیکنند، حال یا تصمیم درست گرفته و در راه حق گام برمی دارند و یا راهی خلاف این اختیار میکنند. اما دسته دیگر عوام هستند، کسانی که از خود رای و نظری ندارند، صاحب اندیشه ، تفکر و نظر نیستند و چشمشان به دهان این و آن است و چون دانه ای سرگردان در طوفان ها هر روز رای شان تغییر کرده و ثبات فکری ندارند و به قولی تابع جو اند.

برای روشن تر شدن این تقصیم بندی باید متذکر شویم که سطح تحصیلات، موقعیت مالی و شغلی و... اصلا دلیل بر خواص بودن نخواهد بود، چه بسا انسانهای صاحب فکر و اندیشه و نظر که از اقشار ضعیف و کم سواد جامعه بوده و نسبت به وقایع بصیر و صاحب تحلیل باشند.

برای مثال یکی از مواردی که میتوان بررسی کرد زمانی است که حضرت مسلم وارد کوفه میشود و عوامی که تحت جو با ایشان که فرساده امام حسین(ع) بودند بیعت میکنند که تعدادشان را هجده هزار نفر ذکر کرده اند، اما بعد از اینکه سران قبایل می آیند و به آنها میگویند که خطر حکومت تهدیدشان میکند بیعت را شکسته و در مقابل ایشان شمشیر میکشند. اختلاف در عمل را ملاحظه کنید که ساعتی له و ساعتی علیه اند و این میشود همان تحت جو تصمیم گرفتن و عمل کردن. اگر شرایط محیا باشد و شخصی مثل امیرالمومنین حکومت کند، ایشان هم تحت جو دین دارند و به سمت سعادت حرکت میکنند، اما کمی که سختی دیدند ویا در حکومت معاویه قرار گرفتند به سمت جهنم رانده میشوند"وجعلنا هم ائمة یدعون الی‌النارِ"

جبهه خواص هم طبیعتا دو دسته اند، دسته اول که راه حق را شناخته، انتخاب کرده و پیش گرفته اند و دسته دوم که راه باطل را برگزیده اند، حسینیان و یزیدیان. در جبهه یزید هم انسان های عالم و دانشمند و صاحب نظر کم نبودند اما درخدمت جبهه باطل بودند و کارشان را انجام دادند. توجه داشته باشیم که مهمرین معیار تمییز دادن خواص جبهه حق و خواص جبهه باطل مسئله پایبند بودن به اخلاقیات است و اینکه در جبهه حق پیروزی به قیمت بستن آب بر روی دشمن و ناجوان مردانه پیروز شدن حاصل نخواهد شد و حضرت امیر(ع) میفرمایند: "لو لا التّقى لکنت ادهى العرب" اگر تقوا دست و پاى مرا نمى‌‌‌‌‌بست، از همه‌‌‌‌‌ى آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم.(بحارالأنوار - ج ٧٤ - الصفحة ٢٨٨)

 اما خواص جبهه حق نیز به دو دسته تقسیم میشوند و آنجا که مدنظر ما از طرح این بحث بود همینجاست، چرا که خواص جامعه ما در جبهه حق اند و در این بررسی در جایگاه فعلی جای دارند. دسته اول عده ای هستند که در مواجهه با قدرت، ثروت، شهوت، آسایش و مظاهر دنیا مقاوم بوده و همواره رضایت خداوند را در کارشان دخیل کرده و هرگز اجازه نمیدهند هوا های نفسانی آنان را به سوی آتش برانند، از دنیا بهره میگرند ولی تا جایی که با رضایت خداوند در تداخل نبوده و سرای آخرت را به متاع دو روزه دنیا نمی فروشند. اگر چنین خواص با بصیرتی در جامعه اسلامی از بقیه بیشتر بودند، کسانی که حتی وقتی پای جان درمیان است،مسئله اهدا مال و آبرو و فرزند درمیان است، از اهدای خون پاک خویش ابایی ندارند، دیگر عاشوراها اتفاق نمی افتاد و جبهه حق مظلوم و مورد غفلت قرار نمیگرفت. دسته دوم خواص جبهه حق کسانی هستند که با وجود شناخت جبهه حق و با درک لزوم دست کشیدن از تعلقات و روانه جهاد و خرج مال و آبرو و دنیا شدن، هوای نفسشان برآنان چیره شده و بند تعلقات اجازه یاری جبهه حق را به آنان نمیدهد.

مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: "تصمیم‌گیری خواص در وقت لازم, تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه‌ی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظه‌ی لازم. اینهاست که تاریخ و ارزشها را نجات می‌دهد و حفظ می‌کند! در لحظه‌ی لازم، باید حرکت لازم را انجام داد. اگر تأمّل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد. اگر خواص امری را که تشخیص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و دیگر حسین‌بن‌علی‌ها به کربلاها کشانده نمی‌شوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، فهمیدند اما با هم اختلاف کردند؛ کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد"

حال باید تامل کرد و با نگاه به جایگاه فعلیمان، حب و بقض هایمان، تعصب ها و تعلقاتمان ببینیم که جزو کدام دسته قرار میگیریم و اینکه آیا به وقت لازم اقدام لازم را انجام خواهیم داد؟ برای اجرای حدود الهی، برای حفظ نظام اسلامی و برای حفاظت از جایگاه رفیع ولایت تا کجا حاضر به هزینه کردن جان و مال و آبرو هستیم؟ تا چه حد اخلاقیات را بر نفسانیات ترجیح میدهیم و تا چه حد رضایت خدا را در کار دخیل میدانیم.

حال که در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم وظیفه ما به عنوان نخبه دانشجویی، به عنوان خواص جبهه حق، اخلاق مداری و سفارش به اخلاق است و همواره باید این مهم در نظرمان تاثیرگذار باشد که مبادا به بهانه مصلحت به تخریب دیگرانی که موافق نظر ما، حزب ما، کاندید ما نیستند بپردازیم. خداومند در قرآن کریم میفرمایند: " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"(8/مائده)، ای کسانیکه ایمان آوردید، در راه خدا استوار بوده و شما گواه راستی و درستی و عدالت باشید، و مبادا دشمنی با قومی شما را وادارکند که پا از حریم عدالت خارج نهاده و به عدل رفتار نکنید. عدالت پیشه کنید (در همه حال) که به تقوی و پرهیزگاری نزدیکتر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۳۹
عبد الحسین(ع)