یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

یادداشت های یک جوان انقلابی

راه همت، راهی به وسعت آسمان است، قدم نهادن در این راه، همتی مردانه میخواهد

اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ اند از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد. (سید شهیدان اهل قلم)
قلم به دست گرفته ام تا بنویسیم، از حق و حقیقت، شاید به مذاق تلخ بیاید اما سیاه نمایی نمیکنم، مینویسم از آنچه فکر میکنم باید بنویسم، از هر آنچه که دیگران نمی نویسند و یا از بیان آن ابا دارند، مهم نیست که در چشم خلق چگونه دیده شوی، مهم محبوب خالق بودن است. آمده ام تا جزئی از فلقی باشم که پیش از طلوع خورشید عدالت بر پهنه آسمان نشسته است.
دیر یا زود ظهور اتفاق خواهد افتاد، مهم این است که تو در آن چه نقشی داشته باشی و از آن مهمتر این است که بدانی تا حسین نیست مسلم فرمانده کل قواست..

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیداری اسلامی» ثبت شده است

 بیداری اسلامی

از همان روزهای ابتدایی نهضت مردمی انقلاب اسلامی ایران ، اصلی ترین شعار فعالان و انقلابیان و بویژه حضرت امام خمینی(ره) دفاع از حقوق مظلومان عالم و مخصوصا مسلمانان جهان و فلسطین بود و هنوز هم با گذشت 34سال از پیروزی انقلاب نه تنها این شعار ها و ادعاها تغییر نکرده، بلکه با پوشاندن جامه ی عمل به آن شعار ها توسط مردم و حکومت جمهوری اسلامی ایران این موضع تثبیت شده است. مهمترین هدف ایران در مقابله با مسلمانان دنیا تقویت اتحاد آنان در مقابل استکبار جهانی و دشمنان اسلام است. در این یادداشت سعی داریم موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال جریانهای اسلام گرا و یا مدعیان اسلام را بیان کنیم و نقش جمهوری اسلامی ایران در اتحاد مردمان مسلمان دنیا بررسی کنیم.

 

اولین جریان اسلام گرا که همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، جریان مقاومت میباشد. مقاومت فلسطین و لبنان تنها جریانی است که بیش از همه قدرت گرفته از انقلاب اسلامی ایران است و در تمامی این سالها مورد حمایت مستقیم جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. یک تعبیر غلطی که در این حمایت در اذهان بوجود آمده این مسئله بوده است که این جریان به دلیل شیعه مذهب بودنشان مورد حمایت ایران قرار دارند، در صورتی که مردم فلسطین عمدتا سنی مذهب هستند اما مسئله فلسطین مسئله تمام جهان اسلام است و وظیفه دفاع از برادر دینی همواره واجبی برگردن همه مسلمانان دنیاست، گرچه عده ای که به اسلام آمریکایی ایمان دارند نتنها با بی تفاوتی مانع جنایات اسرائیل نمیشوند، بلکه با خوش خدمتی به این شیطان بزرگ او را در رسیدن به اهداف شومش که شامل در کام نابودی کشیدن خود آنان نیز میشود یاری میدهند. همه از خدمات ارزشمند ایران به این جریان و نقش حمایتی که در جبهه ضد اسرائیلی مقاومت ایفا میکند مطلعیم و رهبر معظم انقلاب هم به این نکته اشاره فرمودند که از این به بعد هم هرکجای عالم عده ای پرچم مبارزه علیه رژیم نامشروع اسرائیل بلند کنند ما حمایتشان میکنیم و هیچ اباعی در بیان این مسئله نداریم.

 

دسته بعدی جریان اخوان المسلمین است که از قدیمی ترین جریانات اسلام گرای عربی به شمار میرود. اخوان المسلمین در ابتدا از جریانات تندرو سلفی به شمار میرفت که به مبارزات مسلحانه اش شناخته میشد اما به تدریج با ورود به سیاست مواضع معتدل تری را پیش گرفت. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر نقاط مشترکی که با این جریان اسلام گرا دارد اختلافای نیز دارند. مهمترین نقطه اشتراک این جریان و جمهوری اسلامی ایران مسئله فلسطین و ضدیت با اسرائیل است، اما از آن طرف رابطه دوستانه ایران و سوریه همان نقطه اختلاف ما با اخوان المسلمین است. این رابطه کدورت اخوانی ها و سوریه به سالهای دور باز میگردد و حتی سابقه درگیری بینشان وجود داشته است. این مسائل اختلافی برای اخوانی ها بیش از وحدت مسلمین جهان اهمیت دارد و این به ضرر تمام مسلمانان تمام میشود. گفتنی است اختلاف نظر ما بر سر سوریه با اخوان المسلمین مانع حمایت ما از این جریان نبوده است و چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب مصر همواره جمهوری اسلامی ایران حمایت خود را از این جریان اسلام گرا اعلام داشته و از رئیس جمهور اخوانی مصر حمایت کرده است.

دسته آخر که بسیار مشکوک است و نمیتوان با قاطعیت آنان را اسلام گرا خواند چرا که هیچ مسلکی از آنان با اسلام مطابقت ندارد، جریان های تندرو سلفی است که برجسته ترینشان را جریانی موسوم به القاعده میتوان نام برد که چندین عملیات تروریستی بزرگ دنیا را به عهده گرفته اند. این جریان که علاوه بر شیعیان فرقی از اهل تسنن را هم تکفیر یا رد کرده اند به تکفیری نیز مشهورند. سلفی ها به سه دسته تقسیم میشوند، سلفی های سنتی یا وهابی ها که در خاندان آل سعود جا دارند. دسته بعد سلفیان علم گرا هستند که بیشتر به درس و بحث میپردازند و در مراکز علمی و مذهبی فعال اند و دسته آخر سلفیان جهادی که بیشتر از عوام الناس و طبقه محروم جامعه سرچشمه میگیرند و به علت سطح سواد بسیار پایین و محرومیت های مالی تحت تاثیر تفکرات تندرو تکفیری عالمانشان و سخنان احساسی آنان دست به جنایات و حملات مسلحانه میزنند. اسامه بن لادن که چندی پیش وسط نیروهای آمریکایی کشته شد از نمادهای این گروه به شمار میرود. این دسته از سلفیان تندرو که با وعده های پوچ اخروی سرانشان دست به چنین جنایاتی میزنند عمدتا از طبقه های محروم و تهی دست کشورهای پاکستان و افغانستان و عراق و سوریه هستند. جمهوری اسلامی ایران همواره این گروه را تروریست خوانده و مقابلشان ایستاده است و هرگز آنان را مسلمان نمیداند. به عقیده ما این جریان توسط خود آمریکایی ها و برای برهم زدن وحدت مسلمین و بدنام کردن آنان حمایت میشود.

 

همانطور که در اعتقاد ما مسلمانان و مخصوصا جمهوری اسلامی ایران که به عنوان ام القری جهان اسلام مطرح است وجود دارد دفاع از مظلوم و حمایت از تمام مسلمانان و حفظ وحدتشان از همه چیز برای ما در مقابله با ابرقدرت ها و مستکبران جهان مهمتر است و همواره ثابت کرده ایم که در حمایت از این آرمانها از هیچ عملی مضایقه نخواهیم کرد.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۲۴
عبد الحسین(ع)

به عقیده خیلی از صاحب نظران انقلابی ، شعار زدگی از بزرگترین آفت های یک انقلاب است. شعارزدگی یعنی اکثر مسئولین جمهوری اسلامی ایران. شعار زدگی یعنی زبان چرخاندن و نه عمل. شعار زدگی یعنی پنهان کردن کم کاری ها و قصور مسئولین مملکت پشت شعارهای انقلابی.

به کدام سو میرویم؟ وظیفه مسئولین جامعه چیست؟ کار مسئولین شده "همان طور که حضرت آقا فرمودند..." یا   "با توجه به فرموده ی مقام معظم رهبری..." ویا "همان طور که مقام عظمی ولایت تاکید دارند...".

پس عمل چه میشود!؟ عمل به فرموده های این مصباح هدی کجای مسئولیت های شما قرار دارد؟ بر اساس نام گذاری های حکیمانه ی رهبری حرف میزنند ولی عمل نمیبینیم. میگویند سال همت مضاعف ،کار مضاعف اما همت وکار مضاعف نمیبینیم. آنچه بیش از همه به چشم میخورد این اختلاس های بی شرمانه است. چقدر حضرت امام از همان اوایل دوران سازندگی بر مسئله مبارزه با فساد تاکید کردند، حضرت آقا راهکار مبارزه با فساد به مسئولین ارائه کردند. ولی کو گوش شنوا؟ اون از نابسامانی های دوره سازندگی ، اون از آشفته بازار میدان یابی ضد انقلاب و اصلاحات، بعد از این همه دل خون شدن آقا و مردم از مسئولین و دولت، دلمان خوش بود بوی رجائی آمد. اما آقای رجایی2 هم فقط در سطح شعار در دور اول و در سطوح دیگر در دور دوم که یاد آوری آن تجدید خاطرات بد منظر است باقی ماند. کو عامل به دستور ولی؟ بعد میشود گندهایی که بالا می آید و آبروی نظام را میبرد.

کار را به جایی میرسانند که آقا بیاید و درد دل بگوید و گله کند از بی اعتنایی ها. پس کی میخواهیم متوجه بشویم که هستیم و کجای راه؟ آیا راهی که در آن قرار داریم صراط مستقیم است ؟ یا حالا که چشم کل عالم به فرمایشات گرانمایه رهبر انقلاب ماست، ما به عقل ناقص خود تکیه کرده ایم و از خود ایدولوژی ارائه میدهیم.

ای کاش تا دیر نشده بیدار شوند آن غافلان از ولی زمان. دشمن ، دشمنی اش با نظام و قلب تپنده ی آن یعنی ولایت را با هر کاری که میتواند بکند نشان میدهد. اما امان از آن دشمنی که خواه آگاهانه و خواه جاهلانه در لباس دوست و خیرخواه نظام به این انقلاب که ثمره خون شهدا و دعای خیر امام زمان و پرچمدار حقیقی انسانیت در عالم است ضربه میزند.

آگاه باشید که دشمن ما خوب کارش را بلد است و میداند کجای این پیکره را هدف قرار دهد. اما یدالله فوق ایدیهم وبعد این امت حزب الله است که مثل کوه هنوز پشت ولایت است و با روشنگری های این مصباح هدی است که دوست را از دشمن باز شناخته و صراط ،البته از نوع مستقیمش، را با معیار های او که معیار های اسلام ناب محمدی(ص) است به سوی قله های نور و معرفت می پیماید.

در این جمعه که حال و هوایش با جمعه های دیگر متفاوت است و بوی خمینی(ره) میدهد همراه میشویم با امت حزب الله و دوگانه ی آدینه را به امامت عشق اقامه میکنیم و بار دیگر با آرمان های معمار کبیر انقلاب و جانشین بر حقش علی زمان بیعت میکنیم تا مشتی محکم بار دیگر بر دهان دشمنان کور دلش باشیم.


اما بعد: السلام علیک یامظلوم ، یا ابالمهدی

سلام ای حضرت سلطان قلب های عاشق. سلام ای پدر عشق. تو را میخوانم از سر دلدادگی و ارادت به میوه دلت مهدی.  همان که چون امشبی به دستان مبارکش سیراب شدی و با گریه بر غربت و تنهاییش بعد تو غزل خداحافظی را خواندی.

بعد از تو و پاره پاره شدن جگرت به رسم هم نامی ات با عموی غریبت، جگرگوشه ات آواره صحرا و بیابان گرد چادر نشین شد. شاه عالم امکان بخاطر گناهان کبیر من صغیر سر به بیابان نهاده. پس چرا من هنوز زنده ام ونفس میکشم؟ پس چگونه در روضه هایشان نفس میزنم و نوکری میکنم؟ پس چرا زمین دهان باز نمیکند تا مرا در خود فرو برد؟

ای وای! ای وای که یادم نبود بر سر خان کریمانه ی مادرم زهرا نشسته ام و مشمول دعای شفیعه ی دوسرا هستم که با این روسیاهی هنوز نوکری این خانواده را میکنم. راستی نمیدانم با چه رویی شما را مادر خطاب میکنم! شاید شما مادر روسیاهان هم میشوید که این زبان لال نمیشود که به شما بگوید مادر...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۰ ، ۱۱:۰۰
عبد الحسین(ع)