ماجرای میلاد حضرت قائم(عج)
طبری در کتاب(دلائل الامامه) از حکیمه خاتون دختر حضرت جواد(ع) نقل کرده است که گفت:روزی امام عسکری(ع) به من فرمود: عمه جان دوست دارم امشب نزد ما افطار کنی زیرا امرمهمی در آن به وقوع می پیوندد.عرض کردم آن امر مهم چیست؟ فرمود: همانا قائم آل محمد امشب به دنیا می آید. حکیمه خاتون گوید:وارد خانه شدم اول کسی که با من بر خورد کرد حضرت نرجس خاتون بود ولی من در او نشانی از بارداری نیافتم. امام فرموده بود که نوزاد سپیده اول صبح به دنیا می آید. پس از اتمام نماز شبم به بیرون رفتم وستارگان را دیدم که ناپدید گشتند و فجر اول خیلی نزدیک شده. در دلم کمی شک افتاده بود که امام فرمود:عمه جان شتاب مکن پس گویا آن امر انجام شد سپس سجده کرد در دعایش چیزی می گفت که متوجه نشدم. در این هنگام آرامش یافتم. لحظاتی بعد دیدم که نرجس به خود تکانی داد به او گفتم: نترس خدا نگهدارت باشد. کودک به دنیا آمد و به حال سجده قرار گرفت. او در سجداش گفت:لا اله الا الله. محمد رسول الله. علی حجه الله. آنگاه یکایک امامان را تا پدر بزرگوارش بر شمرد. کودک را نزد امام بردم و امام کودکگ را در آغوش گرفت و پای مبارکش را بوسید. سپس زبان در کام مبارکش نهاد و اسرار و معارف الهی را به او چشانید سپس به او فرمود: بخوان فرزندم. آن مولود مبارک لبها را گشود و خواندن قرآن را از بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد.
میلاد حضرت ولی عصر(عج) مبارک.
تعجیل در فرج حضرتش صلوات.