صلی الله علیک یا غریب ابن غریب
سلام آقاجان.
سلام من به آن قبر خاکی بی شمع و چراغت... سلام من به آن بدن دوخته شده با تیر جفا به تابوتت... سلام من به قلب زینب صبور که نظاره گر پاره های جگر عزیزترینش است...سلام من به غربت بی انتهایت... سلام من به تو مولایی که حتی در بین شیعه هایت هم غریبی...
سلام من به تو و آن راز دفن شده در سینه ات... سلام من به تو و آن مادر پهلو شکسته ات...
السلام علیک یا کریم...
چی میشد اگر جای شیعه ی گنه کار تو بودن، یا کریم مزار خاکی ات بودم. تا امشب که هیچ زائری بر مزارت
نمی گرید با کبوتر هایت بال خود را فرش قدوم مادرت زهرا میکردیم و خاک چادرش را سرمه ی چشمان ماتم زده...
ببخش آقاجان که یادمان رفته که هستیم و کاسه لیس که. ببخش که مولای کریم خود را ساده و کودکانه به متاع پوچ دنیا میفروشیم. ببخش که یادمان میرود تا ابد مدیون آن صورت نیلی و آن پهلوی شکسته ایم. ببخش که فرزند غریبت مهدی را در غربت گناهانمان رها کرده ایم...
مرا ببخش که قسمت میدهم... ولی آقاجان این آخرین تیرم در تیردان عمرم است.
تورا به پهلوی شکسته مادرت قسم میدهم... امشب از خدا بخواه و واسطه بخشش گناهان بیشمارم شو. واسطه شو تا مولایم مهدی مرا به خاطر سیه روییم فراموش نکند. تا مرا در شمار یارانش ببرد.
تا یک کلام مرا برای خود بخرد...
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
با سلام و تسلیت ایام غم،با مطالب جدید به روز هستم،خوشحال میشم به من سری بزنید و نظرات خودتون را جهت بهتر شدن به ما بگویید،منتظر حضور گرمتان هستم...
التماس دعا...